خرابکار:
من یه مامان خسته ام که شبانه روزش رو یه دختر بچه شیطون بهم گره زده.نمیدونم چرا هر چی میگذره سختیها کمتر که نمیشه هیچ داره نفس گیرتر میشه...هرروز لجباز تر و یکدنده تر و حرف گوش نکن تر و سر به هوا ترو شیطونتر همین دیکتاتور کوچکه هفت تیر کش رو عرض میکنم!من دیگه حریفش نمیشم... بله همون استاد کمال الملک خودمون رو دارم میگم ،الان ماشالا کار و بارش گرفته و دیگه تو دفتر نقاشی نمیکنه...رو آورده به خلق آثار جاودان رو در و دیوار و کمد خدایی خیلی خسته ام،خیلی،ساعت دوازده و نیمه شبه...دیگه نمیکشم این روزا و شبا هم میگذره بالاخره، شاید بعدها یاد این ایام دلتنگم کنه حسابی. به ستاره ها خواهم گفت تا آن ز...
نویسنده :
مادرت
0:54