یادداشتی بر 31 سالگی ام:
امروز تولدمه،31سالم شد ،حس خاصی ندارم،حالم خوبه و قدردان عزیزانم که به یادم بودن.
تو این روز دارم به 31 سال پیش فکر میکنم که زنی بعد از 9 ماه انتظار و سختی کودکشو به آغوش میکشه و یه مرد برای اولین بار به صورت دختر کوچیکش لبخند میزنه و احساس پدر بودن میکنه،طبیعتا تصویری از اون روز تو ذهنم ندارم اما تجربه شخصی ام میگه لحظه نابی بوده برای مامان و بابام....
سی و یکمین سالروز اولین دیدارمون مبارک
و اینم تولد 1سالگیم
پست بدون عکس آوینا ممنوع است
و استاد کمال الملک مشغول خلق اثری جاودان!
فدای جدیت شما بشوم استاد
من این نقاشی رو به عنوان کادوی تولدم نگه میدارم
نم نمک که تو بزرگ می شوی
مادرت به راستای عمر خویش پیش می رود
ذوق می کند که راه می روی
حرف می زنی
می دوی...
ذوق می کند برای شعرهای کودکانه ات
مادرت جوانتر از تمام مادران
بهتر از تمام مادران
اندکی قشنگ تر
از تمام مادران...
ولی توکه بزرگ می شوی
پیر می شود
مادرت ضعیف می شود
شاید اندکی ز مهربانیش
کم شود
باز هم تو کودکش بمان
بی بهانه گاه
کودکانه ای بخوان
او تورا به اعتبار مهربانیش
او تورا به ارزش تمام روزهای در جوانیش
بزرگ کرده است......
در کنار خوابهای بد
یا حقایق عجیب و تلخ
در میان مردمان گرگ در لباس میش
یا به وقت بی قراری ات
یا زمان خستگی که بی پناه می شوی
در هجوم غصه های عاشقی
یا نه لحظه های شاد زندگی
مادرت اگر نبود هم کنار توست
نم نمک که تو بزرگ می شوی
مادرت به یادها سپرده می شود.
مادرت به راستای عمر خویش پیش می رود
ذوق می کند که راه می روی
حرف می زنی
می دوی...
ذوق می کند برای شعرهای کودکانه ات
مادرت جوانتر از تمام مادران
بهتر از تمام مادران
اندکی قشنگ تر
از تمام مادران...
ولی توکه بزرگ می شوی
پیر می شود
مادرت ضعیف می شود
شاید اندکی ز مهربانیش
کم شود
باز هم تو کودکش بمان
بی بهانه گاه
کودکانه ای بخوان
او تورا به اعتبار مهربانیش
او تورا به ارزش تمام روزهای در جوانیش
بزرگ کرده است......
در کنار خوابهای بد
یا حقایق عجیب و تلخ
در میان مردمان گرگ در لباس میش
یا به وقت بی قراری ات
یا زمان خستگی که بی پناه می شوی
در هجوم غصه های عاشقی
یا نه لحظه های شاد زندگی
مادرت اگر نبود هم کنار توست
نم نمک که تو بزرگ می شوی
مادرت به یادها سپرده می شود.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی