بدون عنوان
و بالاخره پایان انتظار :
من فردا "مادر" میشوم ، ولی این کلمه را هنوز آنطور که باید درک نکرده ام. من لبریز از احساسات متناقضم و نمیدانم چه میخواهم. این حال و هوای امروز من است ، روزی که برای رسیدنش سه شنبه ها را با عشق خط زدم. آخرین روزیست که مسافر کوچکم را در درونم همراهی میکنم ، آخرین تکانهایش را حس میکنم ، آخرین روزیست که دو روح در یک بدن بودن را تجربه میکنم ، و با عشقم آخرین شب دونفره مان را به صبح میرسانم. اینهاست دلیل بغضهای پیاپی من به سوی مرحله جدیدی از زندگی میروم و مضطربم و چشم امیدم به خدایی است که هیچگاه تنهایم نگذاشته و ایمان دارم تنهایم ن...
نویسنده :
مادرت
11:52
برای مهربان همسرم :
عزیز دلم ...امیدم...آرامشم : نمیدانم چطور باید ازتو تشکر کنم،میدانم هیچوقت نمیتوانم زحمات تورا جبران کنم. من در مقابل قلب مهربان تو خیلی خیلی کوچکم .... جان دلم: بار زندگی را یک تنه در این ماهها بدوش کشیدی...بارها و بارها خستگی را در چشمانت دیدم ولی هیچوقت از زبانت نشنیدم...ممنونم که تحملم کردی... بازهم کنارم باش و کنارم بمان...میدانم آغاز سختیست...اما من تمام لحظه های خوشبختی ام را مدیون تو ام... هم دمم ...تمام احساسم : من بی تو ثانیه ای از دنیا را نم...
نویسنده :
مادرت
23:10
یک هفته مونده :
تا آمدنت روزی هزاربار روحم را می تکانم از هرچه غبار تنها به حرمت قدمهای کوچک تو &...
بدون عنوان
لحظه دیدار نزدیک است باز من دیوانه ام، مستم باز می لرزد، دلم، دستم باز گو یی در جهان دیگری هستم... های ! ن خراشی به غفلت گونه ام را، تیغ های ! نپریشی صفای زلفکم را، دست آبرویم را نریزی، دل - ای نخورده مست - لحظه دیدار نزدیک است. ...
35 هفتگی :
دختر عزیزم زمان زیادی نمونده تا همدیگرو ببینیم .... ولی بی...
نویسنده :
مادرت
16:31
3 هفته مونده :
دختر و پدر :
دخــــتر که باشی ، میدونی اولین عشق زندگیت, پــــــــــدرته دخــــتر که باشی ، میدونی محکم ترین پناهگاه دنیا آغوش گرمِ پـــدرته دخــــتر که باشی ، میدونی همه دنیا پــــــــــدرته دخــــتر که باشی ، میدونی هر جای دنیا که باشی، چه کنارت باشه یا نباشه, قویترین فرشته ی نگهبان زندگیت پــــــــــدرته دخــــتر که باشی ، میدونی مردانه ترین دستی که میتونی تو دستات بگیری و بعدش دیگه از هیچی نترسی دستای مهربون و گرم پــــدرته...  ...