حکایت این روزها :
این پست رو یه مادره شب زنده دار مینویسه که الان مدتهاست نه در طول روز خواب داره نه شب میتونه 1ساعت پیوسته بخوابه
پس انتظاره خوندن یه مطلب عشقولانه نداشته باش دختر خانوم,میخوام غر بزنم :
الان نزدیک به یک ماهه دیگه دختر خوبی که اصلا مامانشو اذیت نمیکرد نیستی.درطول روز خوابت نهایت نیم ساعته و اصلا حساب و کتاب نداره,بنابراین نمیتونم منم کنارت دراز بکشم و بخوابم.وقتی ام که بیداری باید بشینم پیشت و باهات بازی کنم وگرنه حوصله ات تنهایی سر میره.واقعیت اینه که نمیتونم تنهات بزارم چون سریع خودتو به جاهای خطرناک میرسونی و یه بلایی سر خودت میاری.بنابرین کارای خونه همه میمونه و من از دیدن یه خونه شلوغ پلوغ کاملا بهم میریزم ولی سعی میکنم بی تفاوت بمونم.انقدر شیطون شدی که همش از سرو کول آدم بالا میری خب ماشالا سنگینم هستی و نگه داشتنت کلی انرژی میخواد.
درطول روز غذا نمیخوری ,فقط شیر...شیر..شیر
اکثر روزا میریم خونه مامان جون تا از اونا واسه نگهداشتنت کمک بگیرم,تنهایی واقعا برام سخته مخصوصا برای من که کم خوابی ام دارم.
روزایی که خونه خودمونیم از ساعت 4 به بعد چشمم به ساعت دیواریه که کی پدرت میاد و میتونم تورو بسپارم بهش.
حدودای 8 که میرسه کلی ذوق زده میشم میدمت دست پدرت
نه نه خدایی نکرده استراحت نمیکنم که نترس!!!
تازه کارای خونه شروع میشه.شستن ظرفایی که از صبح تو ظرفشویی جمع شده و پختن شام و جمع و جور کردن خونه و البته دادن غذا به شما و.....
و موقع خواب میشه و داستان وول خوردنا و شیر خواستنای شما تا خوده صبح
فقط اینو بهت بگم دختر جون من دارم کم میارم,حواست باشه " خ ی ل ی خ س ت ه ام"
اما از غرغرای مادرانه که بگذریم نمیشه از شیرین کاریات نگم
دس دسی میکنی...نانای میکنی...سینه خیز میری...منو میگیری وبلند میشی ...تلاش میکنی که مبل و روروئکتم بگیری وبلند شی که البته واست سخته خب حق داری چاقالو
چهاردست وپا میشی و یه مقدار میری جلو ولی با سینه خیزای کوماندویی بیشتر رفیقی.
دیروز برای اولین بار خونه مامان جون از سه تا پله بالا رفتی البته من از پشت نگهت داشته بودم,هیجان انگیز بود واسه هردومون
خلاصه با وجود شرایط سخت همچنان عاشقیت مون سرجاشه
خیلی میخوامت
خوابم میاد
عکسم بعدا میزارم!
پ.ن:
اینم اولین تاب بازی :
پ.ن 2:
راستی چند وقتیه میگی مـــــامـــــا....بـــــــابـــــــا......خیلی کیف میکنم،چون حس میکنم آگاهانه به زبون میاری.