بعد از سرماخوردگی:
نازگل مامان بعد از یه تب 5روزه و یه 5روزی پس لرزه های سرماخوردگی که همانا بداخلاقی و بی حوصلگی و بهانه گیری بود دو روزه بهتره و خانم شده و جایزه این خوب بودن هم چیزی نبود جز واکسن مربوط به یک سالگی،امیدوارم دچار عوارض بعد از واکسن نشی گلم.
و اما ازین روزها بگم که دخترم حسابی شیرین شده و بلا
هنوز ترجیح میدی چهاردست و پا دنیا رو سیر کنی،خب منم اصراری ندارم،ان شاله فرصت برای راه رفتن زیاده و راهه پیش رو بسی طولانی ،پس لذت ببر
اینم بگم که دیگه رسما ما یه مرغ مقلد داریم تو خونمون که هرکاری بکنیم یا همون لحظه انجام میدی یا نهایتا 10 دقیقه بعد!
بعد از سرماخوردگی ام دیگه به هیچ وجه نمیشه بهت غذا داد مگه اینکه یه بشقاب ار غذا همراه با چنگال مخصوصت جلوت باشه و شما مثل یه دختر متشخص خودت با چنگال غذاتو میخوری (منم از فرصت استفاده میکنم و وقتی دهانت بازه با قاشق تغذیه ات میکنم )
اینم از لغت نامه:
دَ دَ
بای بای
به به
مَـــــــــــــــــــــــــــــعو(صدای گربه البته خیلی زیباتر از خود گربه تقلید میکنه)
ما میگیم کلاغ،آوینا:بـــــــــــــَر میگیم جوجو؟ میگه :بــــــــــــــــــــــــــَر
ن َ نَ نَ (در مواقع انجام کارای بد و خطرناک )
چشمای تو دنیامه...نگیر ازم چشماتو
نگات چه با احساسه....خوبه حالم با تو
تابستون ٩٢ هم گذشت و فردا اول پاییزه
سلام به پاییزه برگ ریزه هزار رنگ...
پ.ن:کلاردشت پاییز 89